1 - صلاحیت داوطلبین باید احراز شود
روالِ احراز و تشخیص صلاحیتیک روال همهجایىِ دنیایى است و مخصوص ایران و مخصوص مجلس شوراى اسلامى هم نیست. درهمه جا وقتى انسان براى مسئولیتى مأموریت دارد که مسئول معیّن کند، قهراً تفحّص وجستجو مىکند که آیا این شخص صلاحیت دارد یا ندارد؛ این هیچ ارتباط ندارد به اینکهمجلس شوراى اسلامى باشد یا غیر مجلس شوراى اسلامى. بنابراین کار، کار معمولىاىاست؛ کارى است که در همه جاى دنیا و پیش همهى عقلاى عالم انجام مىگیرد. 1382/10/24
بعضى مىگویندحقّ شهروندىِ انتخاب شدن را نبایستى سلب کرد. حقّ انتخاب شدن، حق شهروندى معمولىمثل حقّ شغل و کسب و کار و ساکن شدن در شهر و راه رفتن در خیابان و خریدن اتومبیل و ... نیست. این یک حقّ شهروندى است که براى دارندهى آن صلاحیتهایى لازم است که اینصلاحیتها باید احراز شود. مسئول احرازش هم فقط شوراى نگهبان نیست؛ هم وزارت کشوراست، هم شوراى نگهبان، که باید صلاحیتها را احراز کنند. در احراز صلاحیت نامزدهاخودِ مردم بهترین افراد هستند و بیشترین مسئولیتها را دارند که وقتى انسانى رااحراز صلاحیت کردند، به همدیگر معرفى کنند و آن کسانى که مىتوانند، براى آن شخصامکانات فراهم نمایند، تا انسان صالح بتواند وارد این میدان شود. 1382/09/26
2- منظور ازاحراز صلاحیت، احراز یقینی علمی نیست!
مطلب دیگر این است که ما احرازرا حتمى مىدانیم؛ ولى در اینگونه مواقع عادتاً احراز یقینى و علمى ممکن نیست واحرازِ به معناى قیام بیّنه هم تقریباً همینطور است. اگرچه فرمودهاند دو نفر یاسه نفر هم باشند کافى است؛ اما کمتر پیدا مىشود مواردى که دو نفر شاهدِ عادلِشهادتدهندهى عن حسٍّ بیایند و راجع به مطلبى شهادت دهند. در خیلى از این مسائل،مرزهاى حدس و حس باهم نزدیک است و گاهى حدسیّات با حسیّات مشتبه مىشود؛ بخصوص کهدر خیلى از حرفها و اظهارات، جاى تفاسیر مختلف وجود دارد؛ یعنى شخصى حرفى زده، وقتىشما به خودش مراجعه مىکنید، مىگوید من منظورم چیز دیگرى بوده است. نمىشود گریباناو را گرفت که ظاهرِ حرفت این است. اگر کسى خلاف ظاهر اراده کرده، یا در آن وقتتوجّه به ظاهر نداشته، خلاف شرع که نکرده است. بنابراین «ممکن است» شخصى خلاف ظاهرحرف زده باشد؛ همین ممکن که شد، احتمال وارد مىشود و پایهى شهادت عن حسّ را سستمىکند. بنابراین احراز که مىگوییم، مراد احراز علمى یا احراز شرعى به معناى قیامبیّنه نیست، بلکه مراد احراز عرفىِ ناشى از قرائن و امارات است که باید قرائن واماراتى قائم شود و انسان با یک اطمینان عرفى به این معنا برسد، که البته ممکن استدر هر دو طرف قرائن و امارات وجود داشته باشد؛ مثلًا اگر یک نفر در جایى حرفى زده ودر جاى دیگرى هم حرف دیگرى زده که نقطهى مقابل آن حرف است، این هم باید به حساببیاید و انسان از مجموع و برآیند اینها مطلبى را احراز کند؛ یعنى آن نقاطاثباتکننده هم در کنار نقاطى که به حسب ظاهر، صلاحیتها را نفى مىکند، به حسابآید. 1382/10/24
البته ممکن استبعضى سابقهاى داشته باشند که انسان براساس قرائنى که دارد، تأیید مىکند آن سوابق- که الآن مطلوب نیست- از آن اشخاص منقطع شده است. بنابراین انسان باید برطبق وضعیتحال حکم کند. 1382/10/24
3- مراقبباشید حق کسی ضایع نشود
من البته بههیچوجه توصیه نمىکنم که کسى درمقابل افرادى که مىخواهند با قانون گردنکلفتى کنند کوتاه بیاید؛ این را هم بهآقایان گفتم، هم به بعضى از کسانى که براى شکایت پیش ما آمدند؛ اما مؤکّداً توصیهمىکنم که مراقب باشید حقّ کسى ضایع نشود؛ چون ردّ صلاحیت چیز کوچکى نیست؛ یعنىاینکه ما کسى را ردّ صلاحیت کنیم و احیاناً صلاحیت داشته باشد. «جرح»، مسألهى خیلىمهمى است. اینطور نیست که بگوییم ما اینطور فهمیدیم؛ نه، باید جوانبش کاملًا دیدهو رعایت شود. 1382/10/24
4- احراز صلاحیت با دید صددرصد قانونی باشد
رد صلاحیت از دو حال خارجنیست؛ یا رد صلاحیتِ کسى است که طبق قانون صلاحیت دارد- که این غلط است- یا ردصلاحیت کسى است که واقعاً طبق قانون صلاحیت ندارد، که این درست است. نمىشود بهطورمطلق گفت رد صلاحیت خوب است یا بد است. در یک صورت رد صلاحیت خوب است، در یک صورتبد است. باید به مسئولان احراز صلاحیتها توصیه کنیم که با دید صددرصد قانونى وبدون هیچ ملاحظهیى از هیچ طرف نگاه کنند. این، چیزى است که بنده همیشه توصیهمىکنم. 1384/02/19
البته کسانى کهبه عنوان نامزد انتخابات به مردم معرفى مىشوند، معنایش این است که اینها صلاحیتدارند و این معرفى، امضاى صلاحیت اینهاست. دستگاهها بایستى مراقب باشند که اینامضاء بیهوده، خلاف و دروغ نباشد. این دروغ گفتن به مردم است؛ هم رد کردنِ آدمصالح، هم پذیرفتنِ آدم ناصالح؛ هر دو بد و هر دو خلاف است. 1382/10/18
به نظر من مُرّ قانون خیلىمهم است. البته شما اهل قانون هستید و مىدانید که قانون زبان دارد؛ زبان قانون راباید دانست و حدود قانون را باید کشف کرد. گاهى اوقات کلمات و الفاظ براى بیان آنمغزها و محتواى حقیقىِ قانون کافى نیستند؛ قانونشناسى مثل شماها مىتواند درک کندکه واقعاً قانون چه دارد مىگوید. 1370/12/04
5- به جوسازىها ابداً نباید اعتناء کرد
نظارت شوراى نگهبان در مسائلانتخابات، یکى از مهمترین کارهائى است که انجام مىدهد؛ کار بسیار مهمى است، کاربسیار لازمى است. به جوسازىهائى که علیه این کار مىشود، ابداً نباید اعتناء کرد. البته کار را باید درست انجام داد. به همان اندازه که کار مهم است، به همان اندازهسلامت کار مهم است. یعنى باید معیارها را درست فهمید، و فقط بر اساس این معیارهاقبول کرد یا رد کرد. از این معیارها نباید تخطى شود، کوتاهى هم نباید بشود، غفلت همنباید بشود. 1386/04/20
اگر نظارت شوراىنگهبان نباشد، و اگر تأیید صحت انتخابات به وسیلهى شوراى نگهبان انجام نگیرد، اصلاین انتخابات زیر سؤال خواهد رفت و اعتبار خود را از دست خواهد داد؛ چه انتخاباتمجلس، چه انتخابات خبرگان، چه انتخابات ریاست جمهورى، و هر انتخاباتى که نظارت آنبر عهدهى شوراى نگهبان است. این وظایفِ یکى از دیگرى مهمتر، همه بر دوش شوراىنگهبان گذاشته شده است. 1386/04/20
6- در نظارتبر کار ناظران دقت مضاعف داشته باشید
البته وظیفهى شوراى نگهبان خیلىسنگین است. این وظیفه را باید در حدّ مقدور با کمال دقّت و با رعایت حدّ اکثر عدل وانصاف انجام دهد و بر کار نظّار نظارت کند. آنچه که آقایان نظّار انجام مىدهند، بهنام شوراى نگهبان تمام مىشود و از لحاظ مسئولیت الهى هم علىالظّاهر با مسئولیتبزرگواران این مجموعه انجام خواهد شد. این باید موجب شود که دقّت و توجّه را مضاعفکنید. 1374/11/14
7- بهاعتراضات قانونی رسیدگی شود
ممکن است کسانى اشکالات و اعتراضاتى را برمجارى گوناگون امور در انتخابات ثبت کرده باشند و اعتراض داشته باشند، که البته،راههاى قانونى وجود دارد. رسیدگى به اینها حتماً باید انجام بگیرد... من درخواستمیکنم از آقایان مسئول در وزارت کشور و همچنین در شوراى نگهبان که به این موارددقیقاً رسیدگى کنند. اگر چنانچه بعضى از اشکالات مقتضىِ این هست که پارهاى ازصندوقها بازشمارى بشود، اشکالى ندارد. حالا مثلاً یک مورد را آقایان ذکر کردند کهآن شخص گفته که رأى فلان نامزد این تعداد است، بعد در شمارش تعداد دیگرى معرفى شده؛خیلى خوب، کارى ندارد؛ صندوقهاى مورد اشکال را، یا به طور تصادفى تعدادى از صندوقهارا بازشمارى کنند؛ خودِ نمایندگان ستادها هم حضور داشته باشند و ببینند، تا اطمینانکامل براى همه حاصل بشود. 1388/03/26
اگر کسانى شبههدارند و مستنداتى ارائه میدهند، باید حتماً رسیدگى بشود؛ البته از مجارى قانونى؛رسیدگى فقط از مجارى قانونى. بنده زیر بار بدعتهاى غیرقانونى نخواهم رفت. امروز اگرچهارچوبهاى قانونى شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتى دیگر مصونیت نخواهد داشت. بالاخره در هر انتخاباتى بعضى برندهاند، بعضى برنده نیستند؛ هیچ انتخاباتى دیگرمورد اعتماد قرار نخواهد گرفت و مصونیت پیدا نخواهد کرد. بنابراین همه چیز دنبالبشود، انجام بگیرد، کارهاى درست، بر طبق قانون. اگر واقعاً شبههاى هست، از راههاىقانونى پیگیرى بشود. قانون در این زمینه کامل است و هیچ اشکالى در قانون نیست. همانطور که حق دادند که نامزدها نظارت کنند، حق دادند که شکایت کنند، حق دادند کهبررسى بشود.1388/03/26